به گزارش مشرق، محمد تهرانی* طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: دوستانی که اخبار گفتگوهای وین را از زمستان سال گذشته پیگیری کردهاند، قطعاً به خاطر دارند که شبکه پرستیوی در قالب انجام وظیفه و ایفای نقش دیپلماسی عمومی برای حمایت از منافع ملی کشورمان همواره اخبار دقیقی از روند این مذاکرات را به اطلاع جهان میرساند و با استفاده از تکنیک منبع آگاه، آنچه در وین مورد بحث بود، به اطلاع مخاطبان میرساند تا مانع از آن شود که امریکا دوباره بتواند آنچه را میخواهد به چنگ آورد و بدون انجام تعهدات خود از توافق خارج شود، اما نکته تأسفبار این بود که دقیقاً در همان زمان مذاکرات وین، مذاکره کننده ارشد ایران دکتر عباس عراقچی در یک توئیت به زبان انگلیسی گفت: «منبع آگاه پرستیوی قطعاً آگاه نیست.»
به بیان دیگر این مقام ارشد وزارت خارجه در جهت بیاعتبار کردن پرستیوی پیامی به جهان مخابره کرد که مهمترین شبکه ایرانی را که صدای رسای جمهوری اسلامی است، جدی نگیرید، با این حال پرستیوی تلاش خود را ادامه داد و با وجود فشارهای سنگین جریان غربگرا در داخل کشور، آنچه را در وین میگذشت، رسانهای میکرد از جمله اینکه امریکا قصد ندارد همه تحریمها را یکجا بردارد.
موفقیتهای پرستیوی در مقابله با تلاشهای امریکا برای تحقق دیپلماسی عمومی دولت بایدن به حدی بود که رسانههای غربی نیز به آن اعتراف و فعالیت این شبکه را مانعی در مسیر دولت امریکا اعلام کردند.
در این میان یک همآوایی میان برخی مقامات کابینه حسن روحانی مانند واعظی، رئیس دفتر وی و علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم با امریکا به اثبات رسید تا فشار بر پرستیوی از داخل ایران هم تشدید شود. این حضرات به جای اینکه از پرستیوی بهخاطر انجام وظیفه آگاهسازی افکار عمومی جهان در خصوص زیادهخواهی استکباری امریکا تشکر کنند، برخلاف عرف حاکمیتی، بیمحابا به این رسانه رسمی جمهوری اسلامی تاختند؛ مسئلهای که هنوز دلیل آن مشخص نیست و از آنجا که آنان مقامات رسمی دولت دوازدهم بودند و شخصیت حقوقی محسوب میشوند، لازم است این مسئله توسط نهادهای مسئول رسیدگی شود.
پرستیوی در نبرد نابرابر رسانهای توانست از منافع ملی ایران در مهمترین مسئلهای که به امنیت ملی کشور مربوط است، دفاع کند و مانع از تکرار اشتباهات شش سال قبل در زمان امضای برجام شود. این بار ایران در مذاکرات احیای برجام به سلاحی مجهز بود که میتوانست مردم ایران و جهان را از پشت پرده اهداف امریکا آگاه سازد. علت عصبانیت امریکا دقیقاً همین است که یک شبکه کوچک، اما چابک و توانمند توانست مانع از تحقق مجدد اهداف کاخ سفید شود.
اعتراف این روزهای رابرت مالی، نماینده رئیسجمهور امریکا در امور ایران گواه موفقیت روشنگریهای پرستیوی است.
وی گفته است: «کارزار فشار حداکثری امریکا علیه ایران به شکل وحشتناکی شکست خورد و این ناکامی به صورت بدی به منافع امریکا آسیب زده است.»
آنچه پرستیوی انجام داد این بود که اثبات کرد تنویر افکار عمومی و آگاهی دادن به مردم جهان میتواند دسیسههای ایالات متحده را نقش بر آب کند. یکی از مهمترین مواردی که میتواند در کارکرد یک شبکه بینالمللی مؤثر باشد، اثبات خبرها و تحلیلهایی است که آن رسانه در گذشته بیان کرده است. با پایان مذاکرات وین و برنگشتن امریکا به برجام و لغو نشدن هیچ یک از تحریمها، حقانیت پرستیوی در این نکته مسجل شد که دولت امریکا تحریمها را لغو نخواهد کرد.
پرستیوی بارها به این نکته اشاره داشت که بیشتر تحریمهای امریکا مصوب کنگره ایالات متحده هستند و دولت امریکا بدون تصویب کنگره نمیتواند آنها را کامل لغو کند.ای کاش در زمان برجام هم این شبکه دست به چنین افشاگریهایی زده بود که دیگر اشخاصی مانند حضرات غربگرای دولتهای یازدهم و دوازدهم فرق تعلیق موقت تحریمها را با لغو خیالی آن اشتباه نگیرند و مردم را هم فریب ندهند.
آنچه امید میرود این است که دولت سیزدهم با مدیریت آیتالله رئیسی، مؤلفه دیپلماسی عمومی را بسیار مهم دانسته و با استفاده از رسانههایی که میتوانند افکار عمومی آن سوی مرزها را آگاه سازند، برنامههای راهبردی خود را به پیش ببرد.
* پژوهشگر و کارشناس رسانه